پیامگیر تلفن شاعران

پیغام گیر بابا طاهر:

تلیفون کرده ای جانم فدایت*
الهی مو به قوربون صدایت*
چو از صحرا بیایم نازنینم*
فرستم پاسخی از دل برایت...


پیغام گیر حافظ:

رفته ام بیرون من از کاشانه ی خود غم مخور*
تا مگر بینم رخ جانانه ی خود غم مخور*
بشنوی پاسخ ز حافظ گر که بگذاری پیام*
آن زمان که باز گردم خانه ی خود غم مخور....


پیغام گیر سعدی:

از آوای دل انگیز تو مستم*
نباشم خانه و شرمنده هستم*
به پیغام تو خواهم گفت پاسخ*
فلک گر فرصتی دادی به دستم...


پیغام گیر نیما:

  چون صداهایی که می آید
شباهنگام در جنگل
از شغالی دور
گر شنیدی بوق
برزبان آر آن سخن هایی که خواهی بشنوم
در فضایی عاری از تزویر
ندایت چون صدای آبشار از کوه
پاسخی گیرد ز من از دره های یوش....


پیغام گیر شاملو:

برآبگینه ای از جیوه ء سکوت
سنگواره ای از دستان آدمیت
آتشی و چرخی که آفرید
تا کلید واژه ای از دور شنوا
در آن با من سخن بگو
که با همان جوابی گویم
تآنگاه که توانستن سرودی است


پیغام گیر سایه:

ای صدا وسخن توست سرآغاز جهان
دل سپردن به پیامت کند شاد و جوان
گر مرا فرصت گفتی و شنودی باشد
به حقیقت شوم همراز تو ای مونس جان...


پیغام گیر فروغ:

نیستم.. نیستم..اما
می آیم.. می آیم ..می آیم
با بوته ها که چیده ام از بیشه های آن سوی دیوار می آیم.. می آیم ..می آیم
و آستانه پر از عشق می شود
ومن در آستانه به آنها که پیغام گذاشته اند
سلامی دوباره خواهم داد...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد