ღ♥ღجامعه ایران نخبه کش است...

درروزهایی که دکتر محمد مصدق را دربیدادگاه فرمایشی شاه در لشگر 2 زرهی محاکمه می‌کردند، کسانی به عنوان تماشاچی به دادگاه می‌رفتند که مجوز شرکت در آن را داشتند.
در یکی از جلسات که خبرنگاران مطبوعات و عده ای از ماموران امنیتی حضور داشتند،
 ملکه اعتضادی نیز شرکت کرد وموضوع جلسه آن روز، دفاع دکتر مصدق و وکیل مدافعش سرهنگ جلیل بزرگمهر و رد ادعا نامه دادستان ارتش سرهنگ حسین آزموده بود.

هنگامی که مصدق باشور وهیجان از خدمات صادقانه‌اش به مردم و مملکت سخن می گفت و دستهای مرتعشش راحرکت می داد، ملکه اعتضادی که در ردیف تماشاچیان نشسته بود از جا برخاست و با صدایی بلند، رو به دکتر مصدق گفت:
یک پیر مرد سیاسی که مملکت را به پرتگاه سقوط کشانده، نباید در دادگاهی که به خیانت های او رسیدگی می کند، بترسد وبلرزد.

دکتر مصدق، رو به عقب برگرداند و گویند? این جملات را شناخت و گفت: خانم!
منارجنبان اصفهان، قرنهاست می‌لرزد و هنوز پا بر‌جاست.

از این پاسخ صریح و ابهام دار، اکثر حضار، حتی رئیس و منشی‌های دادگاه نیز به خنده افتادند و "خانم ملکه" با سرافکندگی بسیار در جایش نشست وپس از لحظاتی دیگر سالن دادگاه را ترک کرد .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد